۲ مطلب در مرداد ۱۴۰۱ ثبت شده است

بدون قرار قبلی ، روایتی نه چندان عامه پسند!

به نام آنکه آرامش جان از اوست
به نام الله...

بدون قرار قبلی
فارغ از بحث موضوع فیلم، صحبت بنده روایت است. روایت احتمالا ناخوشایند و یکنواخت، برای مخاطب امروز.
ذات هنر، روح است و اثر هنری، نماینده ذات هنرمند است و وسیله آرامش مخاطب. اما متاسفانه در دنیای پرسرعت و پیچیده ی مدرن امروز، ما روی پرده، اثر هنری نمیبینیم. بلکه فقط و فقط «فیلم» میبینیم؛ فیلمی که از ریشه‌ی اصیل خود جدا شده. مردمی که به قصه‌های پرتنش یاغی و علفزار و فروشنده عادت کرده اند، دیدن یک روایت ساده و یکنواخت برایشان طاقت فرسا و خواب‌آور است. که البته حق هم دارند و مقصر این ماجرا هر کسی هست بجز مردم.
بدون قرار قبلی به معنای واقعی کلمه اثر هنری است. چراکه برای خلقش فکر نشده، به این منظور که نویسنده ننشسته ببیند چه موضوعی در گیشه فروش دارد و عامه‌پسندتر است، که علفزار یا انفرادی تولید کند. نه.
این فیلم دغدغه‌ی شعیبی است، حتی در بحث تکنیک، بهروز شعیبی اکثر قاب‌ها را «دوست داشته» آنطور که هست بگیرد. «دوست داشتن» موضوع مهمی است؛ امروزه اکثر فیلمسازهای ما فیلمشان را «دوست» ندارند.
هدف بهروز شعیبی در بدون قرار قبلی جدا کردن مردم از مشکلات روزمره است که بنشینند و به اتفاقات زیبای ساده‌ی دوروبر خودشان نگاه کنند و آرامش داشته باشند و این آرامش را در قسمت‌های زیادی جای داده، از نوای دوتار و نقاره خانه‌ی حرم تا زندگی عاشقانه‌ی یک خانواده مشهدی و روزمرگی یک هنرمند تنها.

این چند خط، فقط نظر شخصی بنده بوده و منظور بی‌نقص بودن یا یک «شاهکار تاریخ سینمای ایران» بودن فیلم، نیست، چراکه فیلم نقص هم دارد. مقصود فقط روایت کم گره و بدون تعلیق فیلم است.

۰ ۰ ۰ دیدگاه

مستوران ، امید تازه صداوسیما

اساسا هر سریالی که امروزه در تلویزیون پخش میشود، مردم بدون کوچکترین آگاهی از محتوای آن و به صرف اینکه در تلویزیون، بهتر است بگوییم صداوسیما، پخش می‌شود، آن را پس میزنند و حتی آن را لایق صحبت درباره‌اش نمی‌دانند؛چه مخاطب خاص چه مخاطب حتی عام! البته این اتفاق نه چندان دلنشین به سبب کار و برنامه‌سازی بسیار ضعیف سازمان در چند سال اخیر بوده.
با این همه، خوشبختانه اخیرا کارهای خوبی روی بحث تولید سریال تلویزیونی شده؛ سریال‌هایی اعم از نجلا۲، وضعیت زرد و تازه وارد که با وجود نقص‌های نه چندان کمشان، باز-شروع خوبی در تلویزیون ملی ایران است.
اما در بین همه محتوای خوب و بد تلویزیون، یک مجموعه نمایشی در بین مخاطبان عام و خاص غریب مانده به نام «مستوران».
مستوران که سریالی ۲۶ قسمتی محصول سازمان اوج می‌باشد، خیلی خوب توانسته داستان‌های کهن ایرانی را با ترکیبی از رئال و سورئال نشان مردم دهد؛ بی‌آنکه نه به اصطلاح عام "آب بندی" در کار باشد یا با اغراق در استفاده از افسانه‌ها مخاطب را گیج یا خسته کند.
داستان متفاوت، کارگردانی خوب، طراحی صحنه و لباس جذاب، ادبیات و دیالوگ‌های دلنشین و استفاده بجا از افسانه‌ها به اضافه روایت زیبای محمدرضا سرشار باعث شده تا مخاطب هر سنی را پای قاب تلویزیون بنشاند و در داستان، پند و پیام خودش را هم بدهد.
دیدن مستوران برای بنده با حضور بازیگران شناخته شده‌ای که اخیرا کمتر در سینما و تلویزیون دیده شده‌اند و ایجاد نقطه و فرصت شروع برای بازیگرانی نو، بسیار برای بنده خوشحال کننده بود چراکه میشود دوباره به سازمان صداوسیما امید بست.

۰ ۰ ۰ دیدگاه